تکنیکِ تبدیل عناصر نامتجانس تصویر

معدادی از محققان دانشگاه برکلی توانسته اند به نوعی تکنیکِ تبدیل عناصر نامتجانس تصویر دست پیدا کنند که دارای توانایی‌های جذابی می‌باشد. به عنوان مثال بواسطه این تکنیک می‌توان اسب را به گوراسب و یا تابستان را به زمستان تبدیل کند. این الگوریتم پردازش تصویر دارای رقبای بسیاری با توانایی‌های گوناگون می‌باشد که از جمله آن‌ها می‌توان به تکنیک‌های ابتدایی استفاده ‌شده در پریسما و یا الگوریتم‌های پیشرفته و قدرتمند حاصل همکاری شرکت ادوبی و دانشگاه کرنل اشاره کرد.

درواقع می‌توان عنوان کرد که دستاورد محققان برکلی، ردپایی از هر دو مورد فوق می‌باشد اما هوش مصنوعی آن‌ها به‌ واقع دارای جنبه‌های خاص و متفاوتی برای عرضه می‌باشد. ابتدا اینکه می‌تواند بر خلاف پریسما، نقاشی‌ را به عکس تبدیل کند؛ همانند تبدیل آثار امپرسیونیست مونه به تصاویری از دنیای واقعی.

نخست این که می‌تواند بر خلاف پریسما، نقاشی‌ را به عکس تبدیل کند؛ از جمله تبدیل آثار امپرسیونیست مونه به تصاویری از دنیای واقعی.

البته کارایی این الگوریتم فراتر از این مورد ذکر شده می‌باشد و بواسطه آن می‌توان ماهیت عناصر موجود در تصاویر واقعی را تغییر داد. به‌عنوان مثال می‌توان گوراسب را به اسب و یا تابستان را به زمستان تبدیل کند که این قابلیت مشابه توانایی الگوریتم ادوبی است.

همچنین بواسطه این هوش مصنوعی می‌توان افکت‌های کاربردی مثل عمق میدان را به عناصر تصویر افزود.

جنبه نوآورانه این هوش مصنوعی، عدم نیاز به استفاده از عناصر متجانس در آن می‌باشد. بر اساس گفته‌های محققان برکلی، برای تغییر نقاشی مونه، به تصویری واقعی با چیدمان عناصر و فضای کاملا مشابه نقاشی نیازی به زیرساخت وجود ندارد.

حال باید منتظر بود که این تکنیک چه تأثیری در آینده هنر عکاسی خواهد گذاشت. ابتدایی‌ترین کاربرد این دستاورد، درک سبک غریزی و دیدگاه هر فرد در ویرایش تصویر و اعمال هوشمندانه آن بر تمام کارهای هنری او می‌باشد. علاوه بر آن، به کمک تکنیکی با توانایی‌های ذکرشده، حداقل در قاب تصویر می‌توان تابستان را به زمستان، آسمان ابری غم‌انگیز را به غروب زیبا و اسب را به گوراسب تبدیل کرد.